روایت قنبریان از خاطره بازها و دین بازهای به ظاهر آزاد اما بی انتخاب
تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۸۲۶۹۰
حجت الاسلام و المسلمین قنبریان در آخرین مجموعه سخنرانی خود در محرم ۱۴۰۲ با بیان اینکه در تبیین بحث عاشورا هم یکسری دست به خاطره بازیهای بیهوده میزنند از منظر شهید مطهری تأکید کرد: آزادی یک مفهوم اثباتی است به معنای عصیان و تمرد و پرخاشگری در مقابل هر مانعی و محدودیتی برای تکامل انسان است.
به گزارش حسینیه دانشجو، حجت الاسلام و المسلمین در مسجد المهدی شهرستان بهبهان در حال سخنرانی با سوژه آزادی و انتخاب های ما دارد وی در این سه شب به تبیین آزادی به خصوص از منظر شهید مطهری پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آزادی اول/ انتخاب بی انتخابها
جمعیتی از کوفه که شام دهم برای یزید کِل می کشد و غروب و یک روز بعد برای زینب(س) گریه می کند!
مقایسه "هوی" با "ماریه": هوی کنیزی که زیر نگاه تنانگی اموی توسط معاویه به حسین(ع) هدیه شده؛ با خواندن آیه و شعری، آزاد و همه هدایای همراهش برایش شده!
او که بردگی جسم و نگاه تنانه به خود دیده و الان با حیا و کرامت حسین(ع) معتق (آزاد از بردگی) شده باید بیشتر پی تحریر (آزادی سیاسی اجتماعی) باشد؛ اما در عاشورا غایب است! او نمونه بی انتخاب ها با وجود آزادی است!
ماریه دختر منقذ، در جو سنگین بصره در جمل، شوهر و فرزندش را در راه علی(ع) داده است. چنین انتخاب سختی برایش هزینه داشت. همه دارایی را وقف مکتب علی(ع) کرد خانه اش جای گفتگوی حدیث و تحلیل سیاسی است. پس از معاویه دائم بحث نهضت حسینی است. هرکه از بصره، کربلا آمد، از خانه او آمد!
چرا هوی چنان و ماریه چنین؟!
قاعده دوم: آزادی یک تمرد هم می خواهد!
•سخن شهید مطهری در اینباره:
"حتی صرف عدم مانع فاعلی نیز در آزادی کافی نیست مگر آن که روح آزادی خواهی داشته باشد. یعنی تهاجم و حساسیت در برابر موانع فاعلی. آزادی یک مفهوم اثباتی است به معنای عصیان و تمرد و پرخاشگری در مقابل هر مانعی و محدودیتی برای تکامل انسان" (یادداشتها ج۱ص۱۱۷)
ابوالحتوف و برادرش نمونه این آزادی خواهی!
هردو از خوارج بودند! وقت غربت امام و دعوت به نصرت، متحول شدند و از سپاه ابن سعد تمرد کردند و به امام پیوسته شهید شدند.
مقایسه ابوشعثاء و هرثمه!
یزید بن زیاد (معروف به ابوشعثاء) جزء سپاه حر بود. در مواجهه امام با سپاه حر، آرام آرام حساس می شود. وقتی پیک ابن زیاد می رسد و پیغام منزل دادن کاروان امام در بیابان و دور از آب را می دهد او را عتاب می کند. تئوری "مامور-معذور" را زیر سئوال می برد!
با رد پیشنهادهای امام توسط سپاه عمربن سعد، زیر میز می زند و زودتر از حر از سپاه ابن سعد جدا میشود و به امام می پیوندد و از شهدای کربلا می شود.
این آن عنصری است که مطهری می گفت!
در مقابل هرثمه بن ابی مسلم نمونه آزادهای بی انتخاب است. با علی(ع) در صفین بوده و راوی خاطره ای از حضرت امیر(ع) در کربلاست! آگاه است که حق با حسین(ع) است. با سپاه ابن سعد آمده اما شتر سوار می شود برای نقل خاطره اش نزد امام می آید. خاطره بازی می کند که علی(ع) در راه برگشت از صفین در این سرزمین فرمود: ای خاک همانا از تو مردمی محشور می شوند که بدون حساب رسی وارد بهشت می شوند!
اما وقتی امام می پرسد: با ما هستی یا بر ضد ما؟!
پاسخ می دهد: نه با شما هستم و نه برشما!
این خاطره بازها و مناسک بازها و دین بازهای به ظاهر آزاد اما بی انتخابند!
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: حجت الاسلام قنبریان آزادی انتخاب شهید مطهری حسینیه دانشجو بی انتخاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۸۲۶۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت سیمین دانشور از دیدار با امام خمینی(ره)
به گزارش «تابناک» به نقل از جماران، هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۰۰ بود که دختری در خانوادهای از اهالی شیراز به دنیا آمد که اسمش را سیمین گذاشتند. او سالها بعد شد یک نویسنده کاردرست که رمانی به نام سووشون از زیر چکاچک قلمش بیرون آمد. رمانی که به هفده زبان زنده دنیا ترجمه شده و یکی از پرفروشترین آثار ادبیات داستانی ایران است. سیمین دانشور به همسری جلال آل احمد در آمد. او در نخستین انتخابات که در فروردین سال ۴۷ انجام شد ریاست کانون نویسندگان ایران را عهده دار شد. امروز سالروز ولادت این بانوی ادیب ایرانی ما را بر آن داشت تا به خاطرهای از او با امام خمینی (س) بپردازیم. سیمین دانشور در همان اوایل انقلاب به همراه جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران خدمت امام رسیدند. در این دیدار بسیار تحت تاثیر محبت و لطف امام قرار میگیرد. خودش گفته است:
«وقتی امام را دیدم، تحتتأثیر او قرار گرفتم. آنقدر که این پیرمرد باشکوه، آرام و لطیف بود نمیتوانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم. خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم.» (۱)
مرحوم شمس آل احمد نیز در خاطره دیگری از این دیدار سیمین چنین روایت کرده است:
با اوج گیری انقلاب اسلامی آقای خمینی به ایران آمدند. من در آن ایام مریض بودم و در خانه و بیمارستان بستری. امام در مدرسه (علوی) ساکن شدند. من اخبارش را از روزنامه و رادیو و تلویزیون پیگیری میکردم. تشنگی و شوق مردم برای دیدن ایشان وصف ناپذیر بود. من هم خیلی شایق بودم. در آن زمان گروهی از اعضای کانون نویسندگان ایران - که من در اول انقلاب با دیدن مسائلی از آن استعفا کرده بودم به خدمت آقا رفتند که خبرش در مطبوعات منعکس شد. در آن جلسه امام به خانم سیمین دانشور عنایت کرده چند کلمه هم با ایشان صحبت مینمایند. در آن روزها به آنهایی که خدمت امام رفتند حسودیم میشد و خانم دانشور هم به من پز میداد که من رفتم امام را دیدم و شما ندیدید! (۲)
مرحوم شیخ مصطفی رهنما، تنها عضو روحانی کانون نویسندگان از آن دیدار تاریخی نقل میکند: «.. در این دیدار خانم سیمین دانشور در حال بالا رفتن ار پلهها به من گفت: آقای رهنما من چادر سرم نیست، امام ناراحت نشود. من گفتم: نه همین روسری را که مقداری جلو بیاوری تا موی سرتان پوشیده باشد کافی است.»
۱. پناهیفرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش.
۲. این بخش از مطلبی که پیش از این در سایت جماران منتشر شده بود، استخراج شده است.